کد مطلب:189016 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:146

باقر العلوم و ویژگی های شیعه
فوالله ما شیعتنا الا من اطاع الله؛ باقر العلوم علیه السلام.

در رهنمون های عترت ویژگی های پیروان به صورت آشكار عنوان شده اند. آن كسی پیرو عترت به شمار می رود كه خود را با اندیشه و رفتار عترت همگون سازد. از لحاظ اندیشه، همانند عترت بیاندیشد و در رفتار، رفتار آنان را الگوی خویش گزیند. اندیشه عترت حق محور و پایدار و رفتار آنان رفتاری همگون با حق است. پیروان عترت در دو محور اندیشه و رفتار باید همگون عترت باشند.

الف: اندیشه؛ باقر العلوم علیه السلام می فرماید محور رهنمون به حق ما هستیم. اگر كسی از اندیشه و رهنمون ما جستجو ننماید به مقصد نمی رسد. زیرا رهنمون های دیگران رهنمون نیستند، ان تركناهم لم یهتدوا بغیرنا. [1] «اگر ما



[ صفحه 224]



آنان را رها سازیم به مقصد نخواهند رسید.» اندیشه پایه و اساس زندگی انسان را شكل می دهد. اندیشه باید بالنده و پاینده باشد. اندیشه است كه رفتار را جهت می دهد. به همین خاطر از نگر باقر العلوم علیه السلام به اندیشه ی صحیح و شفاف، اهتمام است كه ارزش اندیشه و اندیشمند برترین ارزش هاست، عالم ینتفع بعلمه خیر من الف عابد. [2] «عالم اندیشمندی كه مردم از دانش وی بهره می برند از هزار انسان عابد برتر است.»

در سخن دیگر ارزش دانش و اندیشه را این گونه شفاف می سازد، سارعوا فی طلب العلم فوالذی نفسی بیده لحدیث و احد فی حلال و حرام تاخذه عن صادق خیر من الدنیا و ما حملت من ذهب و فضة. [3] «در فراهم آوردن دانش پر تلاش باشید سوگند به خدایی كه جانم به دست اوست ارزش یك حدیث در مورد حلال و حرام كه از فرد مطمئن دریافت كنی، برتر است از دنیا و آنچه از طلا و نقره در دنیا وجود دارد.» تا جایی كه باقر العلوم علیه السلام معیار و پایه كمال انسانی كه سایر ارزش ها بر روی آن بنا نهاده شده اند را، اندیشه و فهم دین عنوان می كند. در گفتار باقر العلوم علیه السلام معیار كمال به سه ستون پایه نهاده شده است، كه دو پایه دیگر آن به ستون نخست كه معیار اصلی است بازگشت می كند، عن ابی جعفر، الكمال كل الكمال التفقه فی الدین و الصبر علی النائبه وتقدیر المعیشة. [4] «كمال انسان در دین شناسی و پایداری و مدیریت صحیح بنا نهاده شده است.» محور اصلی اندیشه و فقیه شدن و دین شناسی است. پایداری در برابر ناملایمات



[ صفحه 225]



و مدیریت صحیح هم به فهم صحیح دین بنیان شده است.

ب: رفتار؛ در رفتار نیز پیرو عترت باید رفتاری هماهنگ با دین و عترت داشته باشد. بدون همگونی با دین پیروی از عترت ممكن نیست. باقر العلوم علیه السلام در یك جمله كوتاه و گویا می فرماید: فوالله ما شیعتنا الا من اطاع الله. [5] «پیروان ما، تنها آنانند كه از خدا پیروی می كنند.» كه تحلیل این جمله كوتاه در گفتار دیگر حضرت كه بیان ویژگی های پیروان عترت است عنوان شده است، كه به توضیح برخی از آنها می پردازیم.

ابلغ موالینا منا السلام و اعلمهم انهم لم ینالوا ما عندالله الا بالعمل، [6] «به دوستان ما اعلام كنید كه به مقام و منزلت والا نمی رسند، جز با رفتار نیك».

عفاف و پاك دامنی: پیرو عترت باید فردی عفیف و پاكدامن باشد. با انجام تباهی و فساد كسی نباید خویش را شیعه عترت بداند، افضل العبادة عفة البطن و الفرج [7] «برترین عبادت خدا، عفت و پاكدامنی است».

پیروان عترت از هم گسیخته و بریده نیستند. با هم ترابط و تعاطف دارند. با یكدیگر صمیمی هستند، باقر العلوم علیه السلام المؤمن اذا صافح المؤمن تفرقا من غیر ذنب. [8] «مؤمن هنگامی كه دست در دست مؤمن می دهد، هنگامی كه از هم جدا می شوند گناهان آنان بخشیده شده است.» و می فرماید:



[ صفحه 226]



ود المؤمن فی الله من اعظم شعب الایمان. [9] «دوستی مؤمن با مؤمن از بزرگ ترین رشته های ایمان است.» و نیز می فرماید: تزاوروا فی بیوتكم فان ذلك حیاة لامرنا. [10] «یكدیگر را در خانه هایتان زیارت كنید كه این كار باعث می شود شؤون ما زنده شود. زنده شدن شؤون هم به زنده شدن فرهنگ عترت است، كه می فرماید فرهنگ و سخن ما دلها را زنده می كند، ان حدیثنا یحیی القلوب. [11] .

شیعه عترت خوش رو و خوش برخورد است. با رویی گشاده با دیگران روبرو می شود، الق أخاك بوجه منبسط. [12] «برادر خویش را با رویی گشاده ملاقات و برخورد كن». كامل ترین مؤمن آن كسی است كه خلق نیكوتر داشته باشد، ان اكمل المؤمن ایمانا احسنهم خلقا. [13] حتی خوش برخورد بودن را تا آن مقدار توسعه می دهد كه با هر كس حتی با یهودی باید رفتار نیك داشته باشی، ان جالسك یهودی فاحسن مجالسته. [14] «اگر با یهودی همنشین شدی رفتار نیكو داشته باش».

پیرو عترت شیرین زبان بوده با زبان خود دیگری را نمی رنجاند، بلغ من لقیت من موالینا السلام... فاحفظوا السنتكم. [15] «بر دوستان من سلام برسانید و بگویید زبان خویش را از گفتار نا پسند حفظ كنند.» آنچه در



[ صفحه 227]



مورد خودتان دوست دارید گفته شود، به دیگری بهتر و نكوتر از آن را بگویید، قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال فیكم. [16] .

پیروان اهل بیت امانت دار می باشند. در امانت خیانت نمی كنند، فوالله ما شیعتنا الا من اتقی الله و اطاعه و ما كانوا یعرفون یا جابر الا بالتواضع و التخشع و الامانة. [17] «به خدا سوگند پیروان ما آنانند كه تقوا داشته و از خدا پیروی كنند. شیعیان ما شناخته نمی شوند، مگر به فروتنی و نرم خویی و امانت داری».

علیكم بالورع و الاجتهاد و صدق الحدیث و اداء الامانة الی من ائتمنكم علیها برا كان او فاجرا فلو ان قاتل علی بن ابی طالب ائتمننی علی امانة لادیتها الیه. [18] «بكوشید پرهیزكار باشید و برای پرهیزكاری تلاش كنید. تلاش كنید راست گفتار باشید، و نسبت به كسی كه شما را امین دانسته، چه نیك باشد و چه فاسق امانت دار باشید. اگر قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام هم به من امانت بسپارد نسبت به آن امانت داری می كنم».

پیرو عترت از مال حرام پرهیز می كند، من اصاب مالا من غلول او ربا او خیانة او سرقة لم یقبل منه فی زكاة و لا فی صدقة و لا فی حج و لا فی عمرة. [19] «هر كسی كه از راه فریب یا ربا یا خیانت و یا دزدی مال فراهم كند عبادت هایش همانند زكات و صدقه و حج و عمره اش پذیرفته نمی شود.»



[ صفحه 228]



پیرو عترت یاور ستمگر قرار نمی گیرد همیشه یاور ستم دیده است. من اعان علی مسلم بشطر كلمة كتب بین عینه یوم القیمة، [20] آیس من رحمة الله. «هر كس بر علیه مسلمانی ظالمی را كمك كند در روز قیامت این جمله در بین دو چشم وی نوشته می شود: از رحمت خدا مأیوس است».

پیرو عترت اسرار تشكل همسو را حفظ می كند و از انجام كارهای ناهنجار كه باعث آشكار شدن اسرار می گردد پرهیز می نماید، لیعن قویكم ضعیفكم و اكتموا اسرارنا و لا تحملوا الناس علی اعناقنا. «افراد توانمند باید آسیب پذیرها را امداد كنند، اسرار ما را باید حفظ كنید مردم را (غیر شیعه را) بر ما نشورانید».

پیرو عترت به یكدیگر اطمینان دارند و با هم صمیمی می باشند. تا آن مقدار از هم اطمینان دارند یكی از صندوق دیگری هر مقدار نیاز دارد برداشت می كند، یدخل احدكم فی كم صاحبه یأخذ منه ما یرید [21] «آیا شما به این مرحله از اطمینان رسیده اید كه یكی از شما دستش در جیب دیگری كند و به مقدار نیازش بردارد؟»

پیرو اهل بیت (ع) در سختی ها از طرف نمی برد و وی را تنها رها نمی سازد، بئس الاخ، اخ یرعاك غنیا و یقطعك فقیرا. [22] «برادر دینی آن نیست در حال توان مندی همراه باشد در حال تهی دستی تنها گذارد».

پیروی اهل بیت فرد سهل انگار و بی تفاوت نمی تواند باشد. مسؤولیت پذیر خواهد بود، انما شیعة علی المتباذلون فی ولایتنا المتحابون فی مودتنا



[ صفحه 229]



المتزاورون لاحیاء امرنا. [23] .

پیرو اهل بیت در تلاش است اهداف عترت جامعه مستقر شود و فرهنگ عترت شكوفا گردد، المتزاورون لاحیاء امرنا، [24] رحم الله امرا احیاء امرنا [25] من اعاننا بلسانه علی عدونا انطقه الله بحجته یوم موقفه بین یدیه عزوجل [26] «هر كس ما را با زبانش در برابر دشمنان یاری رساند، در روز قیامت با زبانی باز و سرافراز درپیشگاه خدا می ایستد».

شیعه عترت نسبت به پدر و مادر خویش متعهد و مهربان است. و نیز شیعه عترت نسبت به آسیب پذیران جامعه و همسایگان خویش متعهد است. و البر بالوالدین و المتعاهد للجیران من الفقراء و اهل المسكنة و الغارمین والایتام... [27] .

شیعه و پیرو عترت فردی پایدار و مقاوم است، من بلی من شیعتنا ببلاء فصبر كتب الله له أجر الف شهید [28] «هنگامی كه یكی از شیعیان ما به مصیبت گرفتار شود و بر آن صبر پیشه نماید ثواب هزار شهید را دارد».

پیروان عترت نسبت به بالندگی و آموزش دیگران متعهدند، من علم باب هدی فله أجر من عمل به و لا ینقص اولئك من اجورهم شیئا. [29] .

شیعه بودن به نام و نشان نیست، شیعه بودن به باور و رفتار است. یا جابر



[ صفحه 230]



ابلغ شیعتی منی السلام و اعلمهم انه لا قرابة بیننا و بین الله عزوجل و لا یتقرب الله الا بالطاعة یا جابر من اطاع الله و احبنا فهو ولینا و من عصی الله لم ینفعه حبنا. [30] «جابر به شیعیان من سلام برسان و آنان را آگاه ساز كه بین ما و خدای عزوجل هیچ گونه خویشاوندی وجود ندارد، تقرب به خدا تنها به پیروی از خداست. جابر، هر كس خدا را پیروی نماید و ما را دوست بدارد، چنین كسی دوست ما خواهد بود. اگر كسی خدا را نافرمانی كند محبت ما برای وی سودی نخواهد داشت.» در این گفتار امام شفاف موضع خودش را مطرح می سازد كه شیعه بودن به اعتقاد و رفتار است، نه این كه كسی دل خوش كند كه شیعه است!

در سخنی دیگر می فرماید: شیعیان علی علیه السلام، رنگ چهره آنان متغیر، بدن آنان لاغر، پوست بدن بی رونق، لب ها خشكیده، شكم ها تو رفته، زمین فرش آنان، آنان صورت ها را همواره بر خاك نهاده، فراوان سجده و گریه می كنند و اشك می ریزند. در حالی كه مردم شادمانند (شادمان بی ثبات و غیرپایدار) آنان اندوهناكند. یفرح الناس و هم یحزنون. [31] منظور حدیث این است كه شیعه فردی زاهد و باتقوا می باشد. برخی نشانه های زهد را برشمرده است.

شیعه؛ رهبان بالیل و اسد بالنهار، [32] «شیعیان شب زنده داران شب و شیران روزند.» و نیزمی فرماید: انما شیعة علی علیه السلام الحلماء، العلماء، الذبل الشفاه، تعرف الرهبانیة علی وجوههم، [33] «شیعیان افرادی بردبار، ژرف



[ صفحه 231]



اندیش، لب های آنان خشكیده، نشانه های شب زنده داری از آنان آشكار است».


[1] ارشاد، ج 2، ص 168.

[2] فصول المهمه، ج 2، ص 888.

[3] وسائل، 18، ص 70، جامع الاحاديث الشيعه، ج 1، ص 51.

[4] اصول كافي، باب صفت العلم و فضله، حديث 4.

[5] اصول كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب الطاعه و التقوي، حديث 1، فصول المهمه، ج 2، ص 888.

[6] بحار، ج 65، ص 55.

[7] اصول كافي، باب العفه، حديث 2، وسائل الشيعه، باب وجوب العفه، ج 11، ص 197.

[8] خصال، ج 1، ص 22.

[9] اصول كافي، باب الحب في الله و البغض في الله، حديث 3.

[10] خصال، ج 1، ص 22.

[11] همان.

[12] اصول كافي، باب حسن البشر حديث 3.

[13] همان، باب حسن الخلق، حديث 1.

[14] امالي مفيد، ص 185، مجلس 23، حديث 10.

[15] وسائل، ج 8، ص 536، حديث 22.

[16] اصول كافي، باب الاهتمام بامور المسلمين، حديث 10.

[17] اصول كافي، باب الطاعة و التقوي، حديث 3.

[18] تحف، ص 299.

[19] امالي صدوق، ص 442، مجلس 68، حديث 4.

[20] بحار، ج 72، ص 149.

[21] امالي طوسي، مجلس 9، ص 231، بحار، ج 2، ص 235.

[22] مطالب السؤول، ج 2، ص 105.

[23] اصول كافي، باب المؤمن و علاماته، حديث 24.

[24] همان.

[25] كافي، ج 8 (روضه)، ص 80.

[26] امالي مفيد، ص 33، مجلس 4، حديث 7.

[27] اصول كافي، كتاب الايمان و الكفر، باب الطاعه و التقوي، حديث 3.

[28] وسائل، ج 2، ص 905.

[29] اصول كافي، كتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم، حديث 4.

[30] بشارة المصطفي، ج 5، ص 291.

[31] خصال، ج 2، 444.

[32] بحار، ج 65، ص 180.

[33] فروع كافي، ج 2، 235، بحار، ج 65، ص 189.